حتماً برایتان این سوال پیش آمده که خرید گوشی و انتخاب شریک زندگی چه ارتباطی می توانند با هم داشته باشند؟! خوب؛ اگر زاویه درستی را برای نگاه کردن انتخاب کنید، نه تنها ارتباط بین این دو را به وضوح می بینید بلکه درس های بسیاری را از این ارتباط خواهید آموخت.
اولین درس آن این است که اگر برای چگونه انتخاب کردن شریک زندگی به اندازه خرید موبایل وقت می گذاشتید بدون هیچ شکی نتایج بهتری از آنچه که الان دارید بدست می آوردید.
تعجب من از این است که چطور گاهی وسواس در انتخاب یک کالای مصرفی که نهایتاً چند سال بیشتر همراه آدم نیست بیشتر از اهمیت در انتخاب شریک زندگی نمود خودش را در رفتار انسانها جلوه می دهد!
شما برای خرید یک موبایل ساده کلی تحقیق و پرس و جو و مقایسه می کنید؛ از تمام دوستان و آشنایان راجع به گوشی همراهشان سوال می پرسید؛ اما برای انتخاب شریک زندگی به متخصص آن مراجعه نمی کنید!
به جرات می توانم بگویم میزان بروشورهایی که جلوی درب پایتخت و علاءالدین برای دسته بندی و تشریح کارایی مدل های مختلف موبایل توزیع و خوانده می شود، از کل مطالب و کتاب های کلاسیک؛ در خصوص رابطه عاطفی بیشتر است.
درس دومی که لازم است بدانید این است که گوشی شما، تلفن همراه شماست. دقت کنید؛ تلفن همراه شماست؛ وظیفه تلفن ارسال و دریافت پیام است؛ اما اینکه محتوی پیام یا میزان اثرگذاری و نتیجه این پیام ها چیست؛ ارتباطی به تلفن همراه شما ندارد. این شما هستید که قرار است محتوی زندگی (اهداف و خواسته) های خودتان را تعریف؛ تعقیب؛ و تحصیل کنید.
شما نمی توانید از تلفن همراه خود انتظار داشته باشید شما را به نتایج دلخواهتان برساند؛ از همراه زندگی تان هم همینطور؛ همراه شما قرار نیست آرزوهای شما را برآورده کند؛ بلکه در بهترین حالت اگر همراه هوشمندی باشد؛ فقط می تواند شما را در بدست آوردن این محتوی همراهی کند. فقط همین. اگر به دنبال این هستید که گوشی همراهی داشته باشید که محتوی پیام های شما را تعیین کند یا نتایج دلخواه شما را تحقق ببخشد؛ وارد مسیر اشتباهی شده اید.
ازدواج کردن صرفاً برای تشکیل خانواده است؛ نه فرصتی برای مستقل شدن از خانه پدری؛ پول دار شدن؛ گرین کارت گرفتن و غیره.
و اما درس سوم. شما هیچ وقت هشدارهای سایرین را در مورد نکات منفی یا ایرادات احتمالی موبایلی که تمایل به خرید آن دارید نادیده نمی گیرید. بلکه مشتاقانه به دنبال شنیدن نظرات دیگران در خصوص گوشی مورد نظر خود هستید و در صورت شنیدن ایراداتی در خصوص آن؛ نه تنها آن ایرادات را توجیه نمی کنید و ساده نمی گیرید؛ بلکه دقت بیشتری به خرج می دهید و چه بسا انتخاب خود را عوض می کنید.
علی رغم این همه سختگیری در خصوص خرید یک موبایل ناقابل؛ بی توجهی؛ کم اهمیت شمردن و یا توجیه کردن هشدارهایی که از رفتارهای شریک آینده زندگی تان دریافت میکنید؛ بسیار بسیار تعجب آور است!
عدم توانایی در کنترل خشم و عصبانیت را به حساب خستگی مفرط؛ مصرف مواد را به حساب نداشتن تفریح در زندگی؛ خشونت را به حساب گذراندن دوران سخت در کودکی و گیر دادن بیش از حد را به حساب دوست داشتن زیاد می کذارید.
چهارمین درس. شما هنگام خرید موبایل به دنبال نمونه ای عاری از هرگونه عیب و نقص هستید. حتی اگر جعبه آن کمی فرو رفتگی داشته باشد؛ آن را قبول نمی کنید و به دنبال تعویض آن با جعبه ای سالم هستید.
اگرچه موبایل وسیلهای مصرفی است و شما می توانید پس از مدت کوتاهی آن را تعویض کنید و تقریباً مطمئن هستید که عمر مفید آن در دستان شما بیشتر از دو تا سه سال نیست اما با این وجود حاضر نیستید پول کمتری پرداخت کنید و در ازای آن یک موبایل پشت ویترینی را خریداری نمایید؛ که مبادا ایرادی داشته باشد.
تا حالا شده بگویید اشکالی ندارد خودم این عیبش را درست می کنم؟! یا هیچ وقت گفته اید اشکال ندارد، خودش درست می شود؟! پس چطور است وقتی به دنبال انتخاب شریک زندگی تان هستید این اشتباهات را مرتکب می شوید؟ فراموش نکنید نه شما می توانید یک شخصیت شکل گرفته را تغییر دهید؛ نه چیزی خودبخود درست می شود.
به درس پنجم میرسیم. شما هیچوقت از خواسته ها و انتظاراتی که از یک تلفن همراه دارید، نمی گذرید؛ در ازای اینکه زودتر پروسه انتخاب موبایل به آخر برسد و شما زودتر صاحب موبایل شوید.
پس چطور است که برای حفظ یک رابطه از خواسته های خود می گذرید و تظاهر می کنید با شخصی تفاهم دارید؟
نشانه های این تظاهر به تفاهم، شامل چشم پوشی کردن از تفریحات، تعطیل کردن فعالیت های روزانه مورد علاقه. کنار گذاشتن دوستان؛ خانواده یا شغل برای حفظ رابطه و در نهایت احساس بی ارزشی کردن.
درس ششم. شما هیچ وقت ماکت طلایی یک موبایل را به جای یک موبایل واقعی خریداری نمی کنید. شما یک تلفن همراه می خواهید نه دکوری پر زرق و برق. این زرق و برق گاهی مادیات، گاهی اندام و یا ظاهری جذاب است.
وقتی یک رابطه بدون توجه به هماهنگی های بین افراد و صرفاً به دلیل جذابیت های مادی یا ظاهری شکل بگیرد در بلند مدت به دلیل نداشتن محتوایی جذاب و در نظر گرفته نشدن سایر هماهنگی های مورد نیاز یک رابطه، شاهد از هم پاشیده شدن آن خواهیم بود.
هفتمین درس. شما قبل از اطمینان برای خرید تلفن همراه چک خرید آن را برای فروشنده امضا نمی کنید. چرا؟ چون تا وقتی از خواستن گوشی مطمئن نشده اید، زیر بار تعهد پرداخت بهای آن نمی روید.
وقتی قبل از این که به این نتیجه برسید که با طرف مقابل خود تفاهم دارید یا خیر و یا اساساً آیا او همسر مناسبی برای شما هست، یا نه به او قول ازدواج می دهید. دقیقاً مثل این است که قبل از اطمینان از خرید گوشی تمام بهای آنرا پرداخت کرده اید. شما دیگر نمی توانید بدون گوشی از آن مغازه خارج شوید و مجبور به خرید می شوید. بیشترین دلیل برای این اتفاق وقتی است که ما صرفاً به دلیل ترس از صدمه زدن به روحیه طرف مقابل با او ازدواج می کنیم. غافل از اینکه مدتی بعد با ضربه روحی سخت تری او را تنها خواهیم گذاشت. تمایل به تاهل، تمایل به استقلال از خانه پدری، احساس بلاتکلیفی و تحت فشار بودن از طرف دیگران از جمله دلایلی است که میتواند باعث دادن قول ازدواج قبل از حصول اطمینان از همه جنبههای یک رابطه شود.